چگونه دختری جوان از یک ایده ی ساده کسب و کاری 3.2 میلیارد دلاری ساخت

ملانی پرکینز، کارآفرین جوان در سن 30 سالگی یک استارت آپ 1 میلیارد دلاری تأسیس کرد و حالا وارد دنیای تکنولوژی شده است.

تأسیس شرکت یک مسئله است و تأسیس شرکتی که با غول های دنیای تکنولوژی مانند مایکروسافت و ادوبی رقابت کند مسئله  ای دیگر.

اما ملانی پرکینز، کارآفرین استرالیایی، با تولید یک ابزار طراحی که با غول های دنیای تکنولوژی رقابت می کند، دقیقاً همین کار را انجام داده است.

او می گوید: هدف ما این بود که کل نظام طراحی را بگیریم و آن را در یک صفحه ادغام کنیم و در دسترس کل دنیا قرار دهیم.

ملانی هم بنیان گذار و مدیرعامل سایت کانوا (Canva) است که یک پلتفرم طراحی آنلاین و رایگان برای استفاده همگانی است.

این مدیر جوان در سال 2013 شرکت کانوا را در استرالیا تأسیس کرد تا طراحی را در دسترس همه قرار بدهد، چه طراحی لوگو، چه کارت ویزیت و ارائه های تصویری. ظرف پنج سال، در حالی که تنها 30 سال داشت، به عنوان یکی از جوانترین مدیرعاملان زن دنیای تکنولوژی در سر خط خبرها قرار گرفت.

اکنون که دو سال از آن زمان گذشته، این شرکت که دفتر مرکزی آن در سیدنی واقع شده، 3.2 میلیارد دلار ارزش دارد. ثروت شخصی ملانی و شریک و نامزدش کلیف اُبرکت اکنون حدود 900 میلیون دلار تخمین زده می شود. و فکرش را بکنید که همه چیز از یک کسب و کار طراحی کتاب سال دبیرستان آغاز شده است.

یک رؤیای نوجوانانه

ملانی تنها 19 سال داشت که این ایده به ذهنش رسید. سال 2006 بود و او و کلیف در دانشگاه پرث مشغول به تحصیل بودند. ملانی جوان با آموزش برنامه های طراحی به دانشجویان دیگر درآمد جانبی ای برای خودش دست و پا کرده بود. اما از نظر سایر دانشجویان کار کردن با پلتفرم های ارائه شده توسط شرکت هایی نظیر مایکروسافت و ادوبی به شدت مشکل بود. همین باعث شد که ملانی به فکر ایجاد راه بهتر و ساده تری بیفتد.

ملانی در مصاحبه با CNBC Make It می گوید: دانشجوها مجبور بودند کل یک ترم را صرف این کنند که یاد بگیرند جای دکمه ها کجاست. من فکر می کردم که در آینده همه ی این کارها باید آنلاین و مشارکتی انجام شود و از این ابزارهای واقعاً سخت خیلی خیلی ساده تر باشد.

پس او و کلیف دست به کار شدند تا به این رؤیا جامه ی عمل بپوشانند.

آغازی کوچک

این زوج که منابع محدود و تجربه ی کاری کمی داشتند، کار خود را در ابعاد کوچک آغاز کردند تا ایده شان را بسنجند و مورد آزمون قرار بدهند. کسب و کار اولیه ی آنها یک وب سایت طراحی آنلاین کتاب سال دانش آموزی بود. ملانی و کلیف یک وب سایت تأسیس کردند تا دانش آموزان بتوانند با مشارکت خود صفحات شخصی و مقالات مرتبط با خودشان را طراحی کنند. بعد از اینکه دانش آموزان کار طراحی را انجام می دادند، این زوج کارآفرین کتاب سال را چاپ می کردند و بعد آن را برای مدارس سراسر استرالیا ارسال می کردند.

ملانی در مورد این عکس اینطور توضیح می دهد: اتاق نشیمن منزل مادرم به دفتر کارم تبدیل شده بود و من و نامزدم شرکای تجاری شدیم. ما کاری کردیم که دانش آموزان مدارس بتوانند به سادگی بسیار کتاب سال خود را طراحی کنند.

این کسب و کار با موفقیت روبرو شد و هنوز هم فعال است. اما برای ملانی، این تنها قدم اول برای رسیدن به رؤیای بزرگ و دیوانه وارش برای ایجاد یک وب سایت مستقل و جامع طراحی بود و بنابراین شروع کرد به دنبال سرمایه گذار گشتن.

ارائه برای سیلیکون ولی

ملانی چند سال بعد از راه اندازی وب سایتش، در سال 2010، زمانی که در کنفرانسی در پرث شرکت می کرد، با نخستین موفقیت بزرگ خود روبرو شد.

یک برخورد تصادفی با بیل تای، سرمایه گذار سیلیکون ولی، باعث شد بیل از ملانی دعوت کند به سن فرانسیسکو برود و ایده اش را ارائه بدهد. تنها چند ساعت بعد، این سرمایه گذار خطرپذیر افسانه ای که به وضوح تحت تأثیر قرار گرفته بود، او را به آشنایانش معرفی کرد.

ملانی در این رابطه می گوید: فکر می کردم که واقعاً از حرف هایی که می زدم خوشش نیامده. داشت با تلفنش صحبت می کرد و فکر کردم این یعنی واقعاً توجهی به حرف هایم درباره آینده صنعت نشر ندارد. اما بعد رفتم خانه و متوجه شدم در اصل داشته من را به چند نفر معرفی می کرده.

بر فراز امواج

ملانی خیلی زود متوجه شد که ارتباط برقرار کردن با غول های سیلیکون ولی فقط از طریق قایق سواری ساده امکان پذیر نیست. بیل که از علاقمندان مشتاق موج سواری با کایت بود، می خواست ملانی و کلیف برای شبکه سازی به استراحتگاه منحصر بفردش به اسم مای تای بروند که مخصوص سرمایه گذاران و سایر علاقمندان موج سواری با کایت بود. پس ملانی مجبور بود به سرعت این ورزش را یاد بگیرد.

ملانی می گوید: هر بار که بیل از من درباره پیشرفت کسب و کارم سؤال می کرد، درباره پیشرفتم در موج سواری با کایت هم پرس و جو می کرد. من قبلاً این کار را نکرده بودم، و اگر راستش را بخواهید، چیزی نبود که خودم به طور طبیعی و در حالت عادی امتحانش کنم. اما بله، تصمیم گرفتم امتحانش کنم چون وقتی هیچ آشنایی ندارید، شبکه ای ندارید و فقط مجبورید یک جوری پایتان را لای در بگذارید و به زور خودتان را به داخل بکشید.

توسعه ی تیم

این مهارت جدید خدمت زیادی به ملانی کرد. طولی نکشید که این زوج جوان توانستند نظر سرمایه گذاران مهم را جلب کنند و به کمک تیمی از مهندسین فنی که هر روز به تعدادشان افزوده می شد، پلتفرم طراحی کنوا را پیاده سازی کنند.

اما سال 2012 بود که کسب و کارشان صورتی جدی پیدا کرد. ملانی و کلیف با کمک مشاور فنی شان لارس راسموسن، که مؤسس مشترک گوگل مپس هم بود، موفق شدند با کمرون آدامز به عنوان شریک فنی و با دیو هیرندن به عنوان توسعه دهنده فنی همکاری کنند.

چند ماه بعد، هنگام بسته شدن اولین دور سرمایه پذیری شان، تعداد سرمایه گذاران مشتاق بیش از تعداد لازم بود. دولت استرالیا نیز در یک مزایده به مقدار همان 1.5 میلیون سرمایه اولیه که جمع شده بود روی این پروژه سرمایه گذاری کرد تا این شرکت را در خاک استرالیا نگه دارد.

سال بعد، سایت کانوا فعال شد و به مشترکین خود اجازه می داد تا به طور رایگان طراحی های آنلاین مختلفی انجام دهند.

طرحی برای آینده

در حال حاضر، کانوا به ایجاد نزدیک به 2 میلیارد طرح در 190 کشور مختلف کمک کرده و افراد مشهوری مانند اُون ویلسن و وودی هارلسن از آن حمایت کرده اند.

در اکتبر سال 2019، یک دور سرمایه پذیری که به سرپرستی شرکت باند کپیتال (متعلق به مری میکر، سرمایه گذار سیلیکون ولی) انجام گرفت، باعث شد ارزش شرکت به 3.2 میلیارد دلار برسد.

ملانی می گوید قصد دارد از این سرمایه اضافه برای توسعه تیم 700 نفری شرکت در سیدنی، پکن و مانیلا استفاده کند و همچنین سرویس های پولی شرکت یعنی Canva Pro و Canva for Enterprise را توسعه دهد.

 

این استراتژی باعث می شود ملانی در نزدیکترین حالت ممکن به رقابت مستقیم با ابزارهای طراحی حرفه ای تولید شده توسط غول های دنیای تکنولوژی مانند مایکروسافت و ادوبی قرار بگیرد.

اما 85 درصد از شرکت های بزرگ (Fortune 500 companies) در حال حاضر هم از پلتفرم ملانی استفاده می کنند و همین باعث شده که این کارآفرین جوان بگوید که برای این رقابت آماده است.

ملانی می گوید: فکر می کنم همیشه خودم را تحت فشار زیادی گذاشته ام. و فکر می کنم این نوع کنترل داخلی خیلی قوی بوده. پس با اینکه انتظارات از شرکت ما و کارهایی که می خواهند انجام دهیم روزبروز بالا می رود، این چیزها اصلاً با انتظاری که من از خودم دارم قابل مقایسه نیست.

0 دیدگاه در “چگونه دختری جوان از یک ایده ی ساده کسب و کاری 3.2 میلیارد دلاری ساختافزودن → خودتان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار + 4 =

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس