برخوردهای دوگانه با زنان و مردان فعال اقتصادی

در اینستاگرام صفحاتی که محتوای اقتصادی دارند دنبال می کنم. یکی از این صفحات نظرات افراد مختلفی را در حوزه ی اقتصاد منتشر می کند. این افراد از طیف های مختلفی هستند. فعالان اقتصادی بخش خصوصی، اقتصاددانان، فعالان بازار سرمایه، دولتی ها و نمایندگان مجلس.  اکثریت هم  با مردان است. مثل همه ی صفحات همیشه تعدادی کامنت توهین آمیز هم پای پست ها دیده می شود. مخصوصن که این روزها فشار اقتصادی اعصاب همه  را به هم ریخته.

اما روزی که پست ارسالی نظر یک بانوی فعال اقتصادی بود جنس کامنت ها ناگهان تغییر کرد. تعدادی به خاطر نوع پوشش خانم او را فردی حکومتی نامیدند و بد و بیراه گفتند. عده ای دیگر فحش دادند، فحش های رکیک جنسیتی بدون هیچ توضیحی! یکی آن وسط گفته بود تو برو بشین تو خونه ت آش درست کن! آن یکی گفته خوشگله دوس پسر نمیخوای؟ یکی نوشته یک کلمه از مادر عروس!

خانم را دورادور میشناسم. صاحب کسب و کار موفقی است. تا جایی که میدانم نه حکومتی است نه دولتی. همسر و مادر است.

این حرف ها که از جانب زنان و مردان زده شده و می شود، یعنی هنوز حضور زنان در فعالیت های اقتصادی قابل درک و باور نیست. هنوز پول درآوردن، صاحب کسب و کار بودن، داشتن پست های مدیریتی در اذهان مردم جامعه در انحصار مردان است.

بدترین قسمت ماجرا این است که این باورها بر ذهن بسیاری از زنان ما آنچنان عمیق و محکم حک شده که توانی برای فعالیت جدی در این حوزه ها در خود نمی بینند.

معتقدم بیشتر از موانع بیرونی، آنچه جلوی رشد زنان در حوزه ی کسب و کار را گرفته  موانع ذهنی است.

زنان بیشتر از مردان گرفتار کمال گرایی می شوند، ترس از اشتباه در آنها بیشتر است. اینها را بگذارید کنار ان طور برخوردهای توهین آمیز! همین می شود که بخش زیادی از زنان ترجیح میدهند میدان را خالی کنند.

ما زنان وقتی اشتباه می کنیم، وقتی در کاری شکست میخوریم به راحتی نمی توانیم با آن کنار بیاییم. دچار فکر و خیال و نگرانی شدید می شویم. این هیجانات و افکار ناراحت کننده به راحتی انرژی ما را از بین می برد. حتی مسایل جزیی و بی اهمیت ما را زیادی به هم می ریزد.

من دنبال ریشه یابی این نیستم که چرا ما این چنین شدیم و اصلن کار من هم نیست. اما میدانم اگر قرار است بهبودی در اوضاعمان به وجود آید  اولین قدم را باید خودمان برداریم. بسیار زنانی را می شناسم که علاقه برای داشتن استقلال مالی و فعالیت های جدی شغلی و کسب و کاری در وجودشان هست اما ترس و تردید مانع شروع فعالیتشان می شود.

یادتان هست برخی معلمان مدرسه چقدر اصرار داشتند که شاگردان پسر در درس ریاضی بهتر از دختران هستند؟ همین حرفهای چرند بی پایه و اساس باعث شده امروز خیلی هامان فکر میکنیم وارد مسایل مالی نشویم بهتر است، اقتصاد سخت است و نمی شود فهمیدش.

تغییر باورها سخت است اما شدنی است. تا خودمان را جدی نگیریم نمیتوانیم توقع داشته باشیم دیگران ما را جدی بگیرند.